دوشنبه

دلم برای ایران و ایرانی می سوزد....


زمان ملی شدن نفت هنوز نبودم. ۲۸ مرداد دو ساله بودم.

 آخرین باری که مصدق را دیدم فکر کنم کلاس اول دبستان بودم. امروز وقتی شنیدم جوانانی در فرودگاه ظریف را با مصدق و توافقنامه ژنو را با ملی شدن نفت مقایسه می کنند از عصبانیت داشتم می ترکیدم ، چند دقیقه بعد عصبانیت جایش را به افسردگی داد. 

فکر نمی کردم عده ای بتوانند آنقدر جو گیر شوند که مورچه را با فیل اشتباه بگیرند. دلم بحال اینده ایران سوخت ..... 




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر